زبانحال حضرت زینب در ورود به کربلا
رنگ ها رنگ خـزان است بیا برگردیم این سفــر بار گــران است بیا برگـردیم صحبت از جایزه و ملک ری و گندم بود خواهـرت دل نگــران است بیا برگردیم چشم شوری به علـی اکبرتان خیره شده قصۀ مــرگ جــوان است بـیـا برگردیم صحـبـت از دیــدۀ دریــایی عبــاس شده تیــرها بین کـمــان است بیا برگــردیــم دشمنت خیره شده بر خَـم انگشتری ات خنجرش نقــره نشـان است بیا برگردیم خواب دیدم که سرت بر سر خاک افتاده رنگ این خاک همان است بیا برگردیم یک طرف این همه زن درطرف دیگرجنگ لشگــری چشم چـران است بیا برگردیم |